کد مطلب:223686 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

ترجمه وصیت موسی به جعفر
حضرت اباابراهیم وصیت كرد و گواه بر وصیت خود گرفت برادر خود را با ابراهیم بن محمد جعفری و جعفر بن صالح و معاویه جعفری و یحیی بن حسین بن زید بن علی علیه السلام و سعد بن عمران أنصاری و محمد بن حارث انصاری و یزید بن سلیط انصاری و محمد بن جعفر بن سعد اسلمی كه نویسنده و محرر این وصیت است.

موسی بن جعفر شهادت می دهد بر وحدانیت خدای یگانه و بر اینكه محمد بنده و برگزیده و رسول او بود و اینكه قیامت آمدنی است و در آن شكی نیست و اینكه مردگان بر انگیخته می شوند. و بحساب آنها رسیدگی خواهد شد شهادت می دهد كه حساب حق است، قضا - قصاص و بازگشت بخدای تعالی حق است و آنچه كه محمد صلی الله علیه وآله وسلم از جانب پروردگار آورده همه حق است و آنچه جبرئیل باو آموخته حق است - من بر این عقیده زندگی كردم و بر این عقیده خواهم مرد و با همین عقیده برانگیخته و مبعوث می شوم.

اینها گواه من هستند و این است وصیت من بخط من این سرمشقی است كه از وصیت جدم امیرالمؤمنین علیه السلام و از وصایای حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و پدرم جعفر بن محمد رفتم و بپسرم علی و سایر پسران این روش و عقیده را وصیت می كنم هر كس از پیروان ما رشد عقلی پیدا كرد و دوستدار ما شد این وصیتی است باو تا چنانچه دریافت كه سعادتش در قبول این عقیده است بعمل گراید و درباره صدقات و اموال و اطفال و اولاد خود وصیت می كنم ابراهیم و عباس و اسماعیل و احمد و ام احمد و علی را مخصوصا در امر زنان و پسرم علی در امر آنها مختار است نه پسران دیگرم و همچنین در صدقه و ثلث پدرم و درباره اهل بیت من او اختیار تام دارد كه هر جا صلاح بداند مصرف كند و در آن تصرف نماید. اگر درباره زنان صلاح دانست آنها را بشوهر دهد و اگر صلاح ندید او مختار است «چون تمام زنان كنیز بودند» و اگر خواست آنها را بفروشد یا آزاد كند - علی درباره مال و عیال و اولادم مانند من مختار و اولاد بتصرف است.

اگر خواست برادران مرا در صدقات شركت دهد و بكار بگمارد مختار است و اگر خواست خارج كند كسی حق ملامت بر او ندارد و اگر یكی از برادرانش خواست خواهر خود را شوهر دهد باید با اجازه و موافقت علی باشد زیرا او آشناتر بمناكحت و مواصلت با قوم و عشیره ی خود می باشد.



[ صفحه 89]



و چنانچه كسی خواست با قدرت و زور بر خلاف آنچه گفته ام رفتار كند بر خلاف امر خدا و رسول عمل كرده من از او بیزارم و خدا و رسول هم از او بیزار است و لعنت و خشم خدا بر كسی كه مخالفت این وصیت كند هیچیك از سلاطین و فرمانفرمایان جهان حق ندارند در احكام خدا تغییری دهند یا از وصایای من انحراف یابند. من دارای اموالی هستم كه صدقه قرار داده ام و علی رضا فرزندم در آن بینا و آشنا و صادق و راست گفتار است باید بدین وصیت عمل كند و اگر برخی از فرزندان دیگرم را نام بردم كه در امر وصیت من مداخله كنند برای احترام شأن و مقام آنها بوده تا در اجراء وصیت من شركت كنند و فرزندان كودك و زنان و اولادم كه هر یك در خانه ای هستند در اندرون خانه اقامت و با مقداری ثابت از صدقات معین معیشت نمایند هر یك از زنان من خواستند شوهر كنند دیگر حق بازگشت بر زندگی من ندارند و وظیفه او باید قطع شود مگر آنكه فرزندم رضا تجویز نماید و صلاح در شوهر دادن او بداند - دختران مرا هیچیك از برادران حق شوهر دادن ندارند مگر بامر رضا و اگر رضا ناراضی بود و كسی اقدامی كرد با خدا و رسول و ولی او مخالفت كرده و در مقام جهاد با حق برآمده است - فرزندم رضا اگر صلاح دید آنها را بشوهر می رساند و اگر نخواست خود نگاه می دارد - در این وصیت خدا را شاهد می گیرم كه هر كس بر خلاف آن رفتار كرد بلعنت خدا گرفتار شود و باید دانست هر خوبی و بدی بازگشت بانسان می كند و پروردگار نسبت ببندگانش نه تنها ستمكار نیست بلكه رؤف و مهربان است.

آنگاه وصیت نامه سربمهر خود را امضاء كرده فرمود هیچیك از سلاطین و حكام و غیره حق ندارند این نامه سربمهر را بگشایند مگر آنكه بعلی رضا فرزندم بدهند و هر كس آنرا بگشاید بلعنت خدا و غضب او گرفتار گردد.

این وصیت نامه بحضرت رضا علیه السلام رسید و برخی از برادران شكایت داشتند و از وضع مالی خود و كمی وظیفه ولی حضرت رضا علیه السلام سوگند یاد كرد كه زندگی آنها را اداره كند و كرد و همه را راضی نگاهداشت و از صدقات خود بآنها می داد تا همه نه تنها راضی و برادر بلكه فدائی شدند.